در چندین سال اخیر فیلم های بسیار زیادی با اقتباس از داستان بازی های ویدئویی ساخته شده است اما اینبار همه چیز بر عکس است و در قالب فیلم میخواهیم وارد بازی ویدئویی شویم و این کار با دیدن فیلم فری گای به صورت کامل میسر میباشد.
داستان فیلم
فیلم در دل یک بازی ویدئویی جهان باز که پر از آدم های معمولی است که به آن ها NPC نیز میگویند شروع میشود.کاراکتر اصلی فیلم که یک NPC است از کارهای روزمره در دنیای خود خسته شده است و میخواهد ارتقا پیدا کند و به دنبال هویت خود است.در این حول ناگهان شخصی را میبیند و درگیر عشق به او میشود.
اما این فقط سطح نمایان بازی است و کمپانی بازی سازی به نام سونامی که اهدافی سودجویانه دارد این بازی که اسم آن FREE CITY است را ساخته و شخصیت اصلی که GUY هم نام دارد در بازی یک کارمند بانک است که هر روزه سرکار خود میرود و بازیکنان آنلاین در دنیا برای دستبرد به بانک می آیند و اوست که جلوی آن ها را میگیرد.
مالک کمپانی سونامی از علم یکی از کارمندان در جهت پیشبرد اهداف خلافکارانه به نفع خود استفاده کرده و بازی را آن طور که دوست دارد ساخته اما حالا این کارمند قدیمی هوش مصنوعی قدرتمندی را به بازی اضافه میکند و به بسیاری از NPC ها قدرت تفکر و خود باوری میدهد.تصور کنید با این همه کشمکش در بازی واقعا چه اتفاقالت جالبی در قالب فیلم در جلوی چشمان شما به نمایش درمی آید.
رایان رینولدز که او را با DEADPOOL نیز میشناسید به بهترین شکل ممکن در این فیلم هم ایفای نقش کرده است و بسیاری بر این باور هستند هیچکس به غیر از او نمیتوانست فیلم فری گای را انقدر محبوب کند.
اما نکته ی بسیار مثبت این فیلم جای دیگری است:استفاده از المان ها و کاراکترها و جلوه های بصری بازی های ویدئویی به خوبی در این فیلم هم قابل مشاهده است و این گیمرها را بیشتر از همه به این فیلم علاقه مند کرده است.تمام حرکاتی که کاراکترها در این فیلم انجام میدهند را فقط و فقط میتوانید در بازی های ویدئویی ببینید و این جلوه ها کاملا مشابه یک بازی در این فیلم هم استفاده شده است.
خیلی جالب است که در سکانس هایی از فیلم شاهد درگیری و زد و خورد بازیکنان آنلاین در شهر هستیم که حس بسیار خوبی را به گیمرهای بیننده منتقل میکند.گای نیز خود شخصیتی بسیار پر آشوب است که از زندگی روزمره ی خود خسته شده است و به ناگاه با زدن یک عینک مشاهده میکند که قدرت های خارق العاده ای به دست آورده است و حالا باید کمک کند تا خباثت را از شهر FREE CITY و سازنده ی آن از بین ببرد.
اما کارمند سابق شرکت سونامی دلبسته ی همکار خود شده است که او هم از آن شرکت اخراج شده است.حالا او پیام عشق و مهر خود را میخواهد در قالب همین بازی ویدئویی به او منتقل کند که در آخر هم با تلاش فراوان و اتفاقاتی که در فیلم می افتد موفق نیز میشود.
شای لیوای که کارگردان FREE GUY است به خوبی توانسته عنصر های یک زندگی واقعی مانند عشق رادر کنار بازی ویدئویی و فیلم روایت کند که از این حیث هم باید به او تبریک گفت.کاری که شاید از دست هر کسی آن هم با این موفقیت بر نمیاید.
در آخر باید گفت داستان سرایی.شخصیت سازی.تصویرسازی و استفاده از موزیک به خوبی در کنار اثری را خلق کرده است که به واقع فراتر از پرده های سینما رفته و مرز بین دنیای واقعی و دنیای بازی های ویدئویی را کنار گذاشته است.
این فیلم چون روایتگر یک بازی ویدئویی در کنار داستان اصلی فیلم است را به صورت مختصر و مفید بررسی کردیم و تصمیم گرفتیم نتیجه را با شما در میان بگذاریم.امیدواریم از دیدن فیلم فری گای لذت ببرید.