سبد خرید شما در حال حاضر خالی است!
دسته: بررسی بازی
-
بررسی بازی قصه بیستون(THE TALE OF BISTUN)
تجربه ی عشقی فرازمینی این بار در بازی ویدئوی
بررسی بازی:
اولین چیزی که با خواندن اسم این بازی به ذهنمان میرسد قصه ی عشقی فرازمینی است که نسل ها دست به دست شده است و به ما رسیده است.عشق خسرو و شیرین که هیچگاه به هم نرسیدند اما شاید سرمشقی برای تمام عاشقان دنیا باشند.اما حالا بعد از گذشت سالیان بسیار استودیوی بلک کیوب گیمز دست به کار شده است و بازی به نام قصه ی بیستون را یا TALES OF BISTUN را ساخته و آن را به بازار عرضه کرده است.اما به راستی چرا با داشتن این همه ایده و تفکر و حتی وجود داستان سرایان مشهور با آن همه قصه و رمان و کتاب و …….این استودیو باید به سراغ داستانی از نظامی شاعر پرآوازه ی ایران برود.به نظر شما این داستان آنقدر غنی است که با این همه نوشته ای که از آن نشات گرفته است صنعت ویدئو گیم هم باید به سراغ آن برود….با بررسی بازی قصه ی بیستون همراه گیموشن باشید
دیگر باید بدانیم که بازی قصه ی بیستون(THE TALES OF BUSTUN) را باید جز بازی هایی معرفی کرد که روایت و قصه گویی در آن نقش بسزایی دارد اما بازی از کجا آغاز میشود.
خسرو و فرهاد که هر دو عاشق شاهزاده ای به نام شیرین بودند برای به دست آوردن او تلاش میکنند.خسرو به فرهاد میگوید اگر کوه بیستون را بکند و راه آن را هموار کند از عشق شیرین دست میکشد.فرهاد بی درنگ به بیستون میرود و نخست نقش جمال شیرین را بر کوه میکند.بعد از مدتی خسرو که نگران است نامه ای دروغین از طرف یکی از نزدیکان برای فرهاد میفرستد و در آن مینویسد که شیرین مرده است.فرهاد بعد از خواندن نامه در دم جان میدهد و شیرین که بعد از مدتی قصد دیدار با فرهاد را میکند بعد از این ماجرا دستور میدهد در آن نقطه مزاری برای او درست کنند.حالا با خواندن چکیده از داستان باید بدانیم بازی از درون کوه و با فرهاد آغاز میشود.
در لحظات اولیه ی بازی کاراکتر اصلی بازی به ناگهان به هوش می آید و چیزی از گذشته ی خود به یاد نمی آورد.حالا باید در دامنه ی کوه به دنبال جواب سوالات خود بگردد.بعد از گذشت کمی از بازی او با درختی آشنا و هم صحبت میشود و تازه ماجرا را متوجه میشود.
حالا فرهاد باید به کندن کوه بپردازد و چون این سرزمین توسط نیروهای اهریمنی تسخیر شده است باید با آن ها نیز بجنگد.بزرگترین نقطه ی قوت بازی که داستان سرایی است به خوبی در تمام بازی نمود پیدا میکند.هر چقدر که جلو میروید و یا کارهایی مانند تراشیدن سنگ انجام میدهید یا با دشمنان خود میجنگید راوی بازی با صدایی جالب و دلنشین قصه را برای شما روایت میکند و حتی کسانی که با داستان خسرو و شیرین نظامی گنجوی آشنا نیستند میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.البته گاهی اوقات راوی کاری نمیکند و داستان در قالب چند متن برای شما شرح داده میشود.
بعد از پیچ و تاب تعریف داستان باید به سراغ گیم پلی برویم.در وهله ی اول باید بدانید گیم پلی و تصویر سازی و گرافیک بازی هیچ ارتباطی به بازی های امروزی و شاید کمی عقب تر ندارد و نباید به هیچ وجه انتظار داشته باشید که به یک گرافیک خیره کننده و جالب توجه برخورد کنید اما باید گفت سازنده طراحی بای را کاملا منطبق با داستان و حال و هوای آن ساخته است.
باید اعتراف کرد هر چقدر این تصویرسازی ساده انجام شده است اما به راحتی شما را به دل داستان میبرد.محیط کوه بیستون مانند افسانه ها طراحی شده و بسیار به خواب و رویا شبیه است.
در بعضی موارد با ستون ها و برج های قلعه ها در بازی نیز مواجه میشویم که بسیار زیبا به خورد داستان و بازی رفته است و جالب تر از همه این است که چون قصه ای ایرانی برای بازی در نظر گرفته شده است آلمان های زیادی مانند دیوها و موجودات اهریمنی در طول مسیر میبینیم که باید در قالب شخصیت فرهاد کوه کن با آن ها مبارزه کنیم و چون آن ها برای از پای درآوردن فرهاد ساخته نشده اند مبارزه با آن ها آنقدرها هم دشوار نیست.میتوانیم تمام دشمنان از کوچک و بزرگ و دیوها را با چند ضربه از بین ببریم و آن ها در طول بازی چالش سختی نیستند.
شاید استودیوی بلک کیوی گیمز باید بیشتر بر روی این مورد کار میکنید اما نمیشود خیلی هم بر آن ها خرده گرفت زیرا داستان بازی قرار است در جایی دیگر روایت شود.
با خواندن این مطالب شاید فکر کنید بازی که گرافیک امروزی ندارد و دشمنان سختی هم بر سر راه قرار نمیگیرند چرا باید ما را برای بازی کردن ترغیب کنید.همینجا باید گفت بلک کیوب گیمز هنگام ساختن فکری نیز برای این موضوع مرده و قرار نیست شما را در بازی به حال خود رها کند.این استودیو در طول بازی معماهای زیادی را بر سر راه شما قرار داده و کاری میکند که به ناگاه کل دانستن بازی به هم بریزد و شما را بهت زده کند.همین باعث میشود تا شما با حل هر کدام از معماها برای ادامه ی مسیر شور و شوق زیادی پیدا کنید.بازی قصه ی بیستون در قسمت موسیقی و صدای زمینه هم بسیار خوب عمل کرده است و حس و حال قدم زدن در دل ماجرا را حتی با موسیقی نیز به شما انتقال میدهد.
بررسی نهایی:
بازی قصه ی بیستون شاید از بعد گرافیکی و تصویر سازی و انیمیشن آنقدر موفق نباشد اما در قسمت داستان و داستان سرایی بی نظیر میباشد و باید به استودیوی سازنده واقعا تبریک گفت که اثری خلق کرده اند که کاملا ایرانی میباشد و در ارائه ی داستان کهن از کتاب شاعر اسطوره ی ایرانی یعنی نظامی گنجوی توانسته تمام نمرات مثبت را دریافت کند.بلک کیوب گیمز به رسالت یک ایرانی در انتقال داشته های عظیم ایران به جهانیان عمل کرده است و سرمشقی شده است برای تمام بازی سازان که به این مسیر فکر میکنند.
به طور کلی باید گفت اگر به دنبال بازی های اکشن .مبارزه ای و …با گرافیک نسل نهم فکر میکنید قصه ی بیستون انتخاب زیاد مناسبی برای شما نمیباشد و اما اگر فارغ از همه ی مسایل این خود داستان بازی است که برای شما اهمیت دارد حتما این بازی جذاب را از دست ندهید.
-
محبوب ترین کاراکترهای بازی های ویدئویی
معرفی محبوبترین کاراکترهای بازی های ویدئویی
تقربیا بیشتر افراد دنیا که حالا میشود حداقل درصدی بین 60 تا 70 درصد از مردم جهان دوست دارند ساعت های فراغت و یا زمانی که با دوستان خود هستند را با بازی کردن خصوصا بازی های ویدئویی سپری کنند.این زمان فراغت و این دصد از مردم یا عناوینی را بسیار دوست دارند و به آن علاقه مند هستند یا به توصیه آن ها را بازی کردند و با شخصیت هایی بسیار جالب که توسط استودیوهای بازی سازی خلق میشوند آشنا شده اند.این استودیوهای بازی سازی البته برای خلق این کاراکتر ها یا از قبل داستا ن سرایی میکنند یا در طول زمان و با استفاده از ابزارهایی مانند سوشیال مدیا کاری میکنند که آن ها اسطوره شوند و برای همیشه در ذهن و دل افراد باقی بمانند.امروز میخواهیم محبوبترین کاراکترهای بازی های ویدئویی به صورت مختصر چند تا از همین کاراکترها که حالا دیگر جزوی از زندگی علاقه مندان هستند را به شما معرفی کنیم.پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
کریتوس(خدای جنگ)
کریتوس که با آن در بازی گاد اف وارGOD OF WAR آشنا شدیم حالا بعد از گذشت سالیان دراز و در نظر سنجی های مختلف محبوبترین و قدرمتندترین شخصیت های بازی در دنیا میباشد.شخصیتی که از سری اول این باز آن قدر محبوب شد که دیگر تمامی این بازی وابسته به آن میباشد در ذهن همه ی علاقه مندان به بازی های ویدئویی چه در کنسول پلی استیشن و چه در ایکس باکس با آن که برای آن منتشر نشده است جایگاه ویژه ای دارد.با اینکه این بازی به صورت انحصاری برای پلی استیشن ساخته میشود اما ایکس باکس فن ها را نیز به دنبال خود میکشید و آن ها هم اخبار این بازی و شخصیت اصلی آن یعنی کریتوس را دنبال میکنند.البته ناگفته نماند کارگردانی و داستانی که پشت این بازی وجود دارد هم در محبوبیت بالای کریتوس بی تاثیر نبوده است.
گرالت(ویچر)
اگر از تمام طرفداران بازی های ویدئویی بپرسید که یکی از بهترین بازی های این دهه ی اخیر چه بوده است قطعا نام بازی ویچر در لیست وجود دارد.یک بازی جذاب جهان باز که شخصیت اصلی آن گرالت یا گرگ پیر نام دارد و حسابی حتی با اینکه از انتشارش مدت زیادی میگذرد در بین گیمرها جایگاه ویژه ای دارد.البته سریالی با نام ویچر نیز در حال پخش است که تصویرسازی و داستانی مشابه بازی دارد و آن هم طرفداران زیادی دارد.
مرد عنکبوتی
مرد عنکبوتی برای اولین بار با پخش فیلمی آمریکایی بر سر زبان ها افتاد.پسر جوانی که بعد از برخورد عنکبوتی از نسل خاص متوجه میشود که شبیه او شده و رفتارهای یک عنکبوت مانند تاربافی را در بدن خود دارد.او بعد از این که متوجه ی قدرت خارق العاده ی خود شد تصمیم گرفت که با اشرار و مجرمان شهر بجنگد و یا آن ها را به دام پلیس بیندازد و یا اینکه خود آن ها را مجازات کند.بعد از اکران این فیلم طولی نکشید که این شخصیت آن قدر محبوب شد که قسمت هایی دیگر با نام مرد عنکبوتی ساخته شود .این داستان دقیقا چیزی بود که یک بازی ویدئویی به آن نیاز داشت.شخصیت مرد عنکبوتی به بازی نیز راه یافت و نسخه های بازی آن نیز خیلی زود طرفداران زیادی را جذب خود کرد.
بتمن
در سال های بسیار دور بازی برای کنسول های ابتدایی مانند سگا با نام بتمن ساخته شد که شخصیت آن که همین نام را نیز داشت با لباس هایی شبیه خفاش با مجرمان مبارزه میکرد و البته در این بین به دنبال پیدا کردن قاتل پدر و مادر خود هم بود.این شخصیت هم بعد از مشهور شدن در دنیای بازی به سینماها راه یافت و فیلم ها و سریال های زیادی از روی آن ساخته شد.البته ناگفته نماند انتشار ورژن های جدید آن برای کامپیوتر و کنسول های بازی ادامه یافت.
کراش
بیش از 20 سال پیش بود که استودیوی ناتی داگ که حالا یکی از بهترین استودیوهای بازی سازی است بازی به نام کراش را ساخت و روباهی به همین نام را کاراکتر اصلی آپن کرد.این روباه بسیار بامزه طراحی شد و همین هم باعث شد بسیار محبوب شود.از این بازی ورژن های زیادی منتشر شد که این روباه در تمامی آن ها حضور داشت.نوع بازی که بسیار سرگرم کننده نیز بود توسط استودیو طراحی شده بود و این کاراکتر را بسیار ماندگار کرد.حالا با گذشت سالیان دراز ناتی داگ با بازسازی بازی های کراش قدیمی کاری کرده است که پای کاراکترهای دوست داشتنی که در راس ان ها کراش میباشد دوباره به میان اوقات فراغت مردم و گیمرها باز شود.
آرتورمورگان(ردد دد ردمپشن2)
بعد از موفقیت بازی رد دد RED DEAD که توسط راک استار که خالق بازی جی تی آی نیز میباشد این استودیو تصمیم گرفت نسخه ی بعدی بازی را در همان حال و هوای بازی اول و در غرب وحشی بسازد اما اینبار تمرکز بازی بر روی یک شخصیت به نام آرتورمورگان میباشد که یک جایزه بگیر است و باید از فروپاشی غرب وحشی جلوگیزی کند. RED DEAD REDEMPTION 2 به طور حتم یکی از بهترین بازی های ویدئویی تاریخ میباشد.
-
بررسی بازی CRASH TEAM RACING
بیش از 20 سال خاطره:CRASH TEAM RACING
بررسی بازی:
بازی CRASH TEAM RACING یک بازسازی عالی از بازی است که 20 سال پیش برای کنسول پلی استیشن 1 عرضه شده است.تقریبا کمتر کسی در دنیا است که اسم CRASH را نشنیده باشد.کارکتری که در ابتدا وارد کنسول پلی استیشن1 شد و در مودهای مختلف و نسخه های متفاوت برای همیشه ماندگار شد.محبوبترین نسخه ی کراش هم بی شک کراش مسابقه ای بود که در آن کاراکترهای جذاب و باحال سوار بر ماشین های خود در پیست مسابقه با هم به رقابت میپرداختند و در این بین از بعضی آیتم ها که در طول مسیر به دست می آورند برای ضربه زدن و به عقب راندن همدیگر استفاده میکردند و اما حالا بعد از گذشت بیش از 20 سال استودیوی مشهور ناتی داگ بار دیگر این مسابقات را در بازی CRASH TEAM RACING راه اندازی کرده است و کاری کرده است که خاطرات دوباره زنده شوند.بابررسی مختضر این بازی همراه ما باشید.زمانی که برای اولین بار این بازی منتشر شد بازیکنان هم میتوانستند به صورت تک نفره و هم دو نفره در بازی به رقابت بپردازند.در حالت تک نفره بعد از گذراندن چند مرحله باید با باس فایت هایی روبه رو میشدیم و آن ها را شکست میدادیم و بعد از مغلوب کردن آن ها این باس ها هم به جمع کاراکترهای این بازی اضافه میشدند و میتوانستیم برای مسابقه آن ها را نیز به بازی اضافه کنیم و در حالت دو نفره میتوانستیم با دوستان و آشنایان در زمین های انتخابی مسابقه بدهیم.در نسخه ی جدی و بهینه سازی شده ی این بازی برای نسل های جدیدکنسول دوباره همه ی این اتفاقات و انتخابات این بار جذاب تر وجود دارد.
در ننمایش اولیه ی بازی دوباره این باس فایت ها را میبینیم که سوار بر ماشین های خود از ما میخواهند که با آن ها رقابت کنیم و نکته ی جالب این بار در قسمت تک نفره این است که شما پس از گذراندن هر مرحله دوباره به مسابقه برگردید و اینبار الماس هایی جمع آوری کنید که در طول بازی با آن ها ماشین های جدید.اسکین های جدید و کاراکترهای جدید را از حالت قفل در بیاورید و از ان ها استفاده کنید.این مورد در نسخه ی اولیه ی بازی نیز وجود داشت اما در ورژن جدید بهینه سازی شده و زیباسازی شده است.
همینجا باید اشاره کرد که علاوه بر بهبود گرافیکی بازی که در یک مورد در بالا به آن اشاره شد این بازی دارای مپ های بیشتر و زیباتری است و این به تحول و تنوع در بازی کمک میکند.در این نسخه همچنین بر روی کارکترها نیز بیشتر کار شده است و آن ها را جذاب تر و شکیل تر کرده است.
مورد دیگری که بازی اضافه شده است قابلیت شخصی سازی شخصیت ها و اتومبیل های آن ها است.به این ترتیب که با طی کردن مراحل و گرفتن جام های قهرمانی و الماس ها میتوانید بر روی لوازم جانبی و اسکین ها و کاراکترها کار کنید و آن ها را شخصی سازی کنید.البته باید گفت خیلی هم در این مورد دست بازی ندارید و تغییرات در بعضی موارد انقدر ناچیز است که اصلا دیده نمیشود و میتوان آن را یک ضعف بزرگگ برای بازی CRASH TEAM RACING دانست.
بازی در قسمت آیتم هایی که در طول مسابقه به شما داده میشود تغییری نکرده است و تمامی آیتم ها با همان شکل ظاهری که در نسخه ی اول وجود داشت این جا هم وجود دارد و نباید انتظار داشته باشید تغییری را در این قسمت ببینید.
اما چیز جدید و بسیار مورد پسند در این بازی قسمت آنلاین آن است.در این بخش بدون اشکال در سرورها میتوانید با بازیکنانی از سراسر دنیا به رقابت بپردازید و مهارت های خوود را به چالش بکشید.با توجه به ماهیت بازی این قسمت میتواند بسیار سرگرم کننده باشد و ساعت های طولانی شما را پای نمایشگر خود بنشاند.
در قسمت موسقی و صداگذاری کاراکترها همانند نسخه ی اولیه عمل شده است و ناتی داگ شاید دوست داشته است حس نوستالژیک را هیچگاه برای این بازی از بین نبرد.
بررسی نهایی:
به صورت کلی باید گفت CRASH TEAM RACING برای آن دسته از علاقه مندانی که نسخه ی اولیه را تجربه کرده اند همچنان هم یادآور خاطرات خوش است هم میتواند باز هم سرگرم کننده و جالب باشد و آن دسته از دوستانی که برای اولین بار آن را تجربه میکنند هیچگاه از گذراندن وقت با آن خسته نمیشوند.
در صورت تمایل میتوانید اکانت قانونی CRASH TEAM RACING را برای پلی استیشن و ایکس باکس با بهترین قیمت و خدمات پس از فروش از فروشگاه گیموشن تهیه کنید.
-
بررسی بازی A PLAGUE TALE:REQUIEM
طاعونی که تمام نمیشود:بررسی بازی A PLAGUE TALE:REQUIEM
بررسی بازی:
تقریبا یک ماه پیش بود که نسخه ی دوم بازی هیجان انگیز و بدون اغراق یکی از بهترین بازی های ویدئویی یعنی A PLAGUE TALE:REQUIEM منتشر شد.بازی که در نسخه ی اول با اسم A PLAGUE TALE:INNOCENCE منتشر شد و خیلی زود تمام قله های محبوبیت را فتح کرد.نسخه ی دوم شاید ما را آنقدرها که انتظارش را میکشیدیم سوپرایز نکرد اما هیچگاه نا امیدمان هم نکرد.امروز تصمیم گرفتیم این A PLAGUE TALE:REQUIEM را بررسی و نتیجه را با شما به اشتراک بگذاریم.پس تا انتها همراه ما باشید.
اتفاقات بازی مانندINNOCENCE در همان حال و هوای طاعون و بیماری و نفرین هیگو می افتد و چندین ماه بعد از نسخه ی اول شروع میشود.جایی که آمیشیا و هیوگو و خانواده ی آن ها احساس میکنند دیگر زندگی آرامی دارند.اما یک چیز همچنان آن ها را آزار میدهد و آن هم بیماری برادر کوچکتر یعنی هیوگو است.او همیشه فکر میکند در جزیره ای که پرنده ای ققنوس هم در آن است نجات پیدا میکند و به دنبال راهی برای رفتن به آن جاست.حالا خواهر او آمیشیا میخواهد او را به همان جزیره برساند.آن ها از دوست خود یعنی لوکاس کمک میگیرند تا به سرزمینی به نام PROVENCE بروند.آنها شنیده اند شیمیدانان بزرگ در آن جا میتوانند هیوگو را درمان کنند.اما موش های لعنتی طاعون زا دست به کار میشوند و زودتر به آن جا میرسند.مادر آلن ها نیز از بیم این سفر پرخطر و برای جلوگیری از سفر آن ها هیوگو را زندانی میکند.اما آمیشیا که میخواهد کابوس این نفرین برای همیشه تمام شود تصمیم میگیرد هیوگو را نجات دهد و با هم به جزیره ی رویاهای او سفر میکنند.اما تمام راه های شهر بسته شده و حالا دوباره آمیشیا باید راهی را برای خروج پیدا کند.اگر سربازها آن ها راببینندبلافاصله آن ها را دستگیر و به قتل میرسانند.آمیشیا باید با مخفی کاری و گذشتن از مکان های پنهان آن ها را پشت سر بگذارد و راهی را برای خروج باز کند.یکی از بهترین مکانیسم های بازی دقیقا خود را همینجا نشان میدهد.خزیدن و پنهان شدن و سپس دور شدن از محل آن قدر جذاب است که شاید نمونه ی آن را در کمتر بازی مشاهده کنید.البته در برخی موارد هم باید به صورت مستقیم با دشمنان درگیر شوید و آن ها را از پا درآورید و راستش را بخواهید چیزی که ما را به عنوان A PLAGUE TALE مجذوب میکند استفاده از سلاح ها و وسایل ابتدایی برای رویارویی و مبازه با دشمنان است.حسی وصف نشدنی از پرتاب سنگ برای پرت کردن حواس و یا ضربه زد به دشمنان و یا استفاده از تیر و کمان که در کودکی هم از آن استفاده میکردیم که نمونه ی این حال و هوا را فقط میتوانید در این عنوان پیدا کنید.پرتاب ظروف سفالی و یا …..کاری با شما میکند و احساسی به شما میدهید که نشان دهد کاراکترهای بازی بدون داشتن مهارت جنگاوری و مانند انسان هایی کاملا معمولی پا به مهلکه ای بزرگ گذاشه اند که هم باید تمام تلاش خود را بکنند هم شانس با آن ها یار باشد که زنده از آن بیرون بیایند.تمامی این لذت ها زمانی که در بازی دست برادر کوچکتر خود را میگیرید و سعی میکنید آن را نجات دهید و یا زمانی که از تیرو کمان برای مبارزه استفاده میکنید یا میخزید و پنهان میشوید دو چندان میشود.اما ناگفته نماند که در A PLAGUE TALE REQUIEM چند سلاح مانند چاقو و کمان نیز به بازی اضافه شده است که شما را در مبارزات کمک میکند اما این موضوع را در نظر بگیرید که شما در ابتدای بازی نمیتوانید از سلاح های جدی استفاده کنید و آن ها را در طول مسیر بازی و رفته رفته به دس می آورید و هر چقدر که جلو میروید میتوانید آن ها را نیز ارتقا بدهید.
با خواندن کلیات داستان شاید فکر کنید که همه ی سختی ها بر روی دوش آمیشیا میباشد اما باید بگوییم هیگو نیز با قدرت هدایت و رهبری موش های طاعون زا نیست هر از گاهی به کمک شما می آید و خط داستانی را در دست میگیرد. در مورد موش ها نیز باید گفت در نسخه ی دوم مقدار زیادی ترسناک تر و البته باهوش تر شده اند و میتوانند حرکاتی هوشمندانه مانند چرخیدن را نیز انجام دهند که حس و حال بازی ترسنا را بیشتر القا کنند. حال آن که در بازی A PLAGUE TALE:REWUIEM تعداد آن ها در صحنه هایی که ظاهر میشوند به رقم قابل توجه 300000 هزار عدد رسیده است که فقط ابر کنسول های نسل نهم و کارت های گرافیکی بسیار قدرتمند از پس نرخ فریم آن بر می آیند.هر چند در موارد زیادی در همین کنسول ها هم گزارش هایی از افت فریم داشته ایم اما به طور حتم رفته رفته با آپدیت هایی که از سوی استودیوی ASOBO برای بازی منتشر میشود این باگ ها نیز برطرف میشود.این موش های طاعون زا بسیار مخوف تر و شده اند وو به راحی قادر هستند از میان دیوارها و مکان های صعب العبور رد شوند.
تصویرسازی بازی مانند نسخه ی اول میباشد اما فضاها ترسناک تر و بزرگتر شده اند.البته در مواردی در روشنایی نیز منظره هایی جلوی چشمان شما ظاهر میشود که در واقع مانند قاب عکسی میباشد که تمایل دارید ساعت ها به آن خیره شوید اما در مجموع گرافیک بازی بیشتر تمرکز بر روی نقاط تاریک و دلهره آور دارد که البته در این بازی با توجه به چنین داستانی یک امر طبیعی است و باور کنید شاید اولین بار باشد که از بودن در مکان های ترسناک لذت میبرید.در قسمت هایی از بازی نیز با بقایای حیوانات و انسان هایی مواجه میشویم که درگیر طاعون شده و مدت هاست از مرگ آن ها میگذرداما اجساد به حال خود رها شده اند و گندیده شده اند.در طول بازی به محض اینکه با آن ها مواجه میشوید کارکترها بینی خود را میگیرند و سرفه میکنند این به راحتی طبیعت بدن یک انشان را نشان میدهد.باید گفت بازی در مواردی که نیاز به جزئیات میباشد تا حد قابل قبولی خوب عمل کرده است و از این جهت هم نمره ی قابل قبولی میگیرد.
A PLAGUE TALE:REQUIEM یک بازی کاملا داستان محور است و در قسمت داستان سرایی باید اعتراف کرد که هر دو نسخه از این جهت نمره ی بسیار بالایی میگیرند و واقعا این ارزش را دارند که برای هر دو نسخه چیزی در حدود 50 ساعت وقت بگذارید و آن ها را پشت سر هم به اتمام برسانید زیرا نسخه ی دوم دقیقا دنباله ای بر بازی INNOCENCE میباشد.داستان بازی آن قدر جذاب و گیرا است که گویی بزرگترین نویسنده های جهان دور هم جمع شده اند و برای اینکه اسم خود را در تاریخ ثبت کنند آن را نوشته و به صورت رمان درآورده اند.البته سعی کنید تا نسخه ی اول را تجربه نکرده برای این که مفهوم بازی را به صورت کامل درک کنید به سراغ نسخه ی دوم آن نروید.
در مجموع بای این نکته را نیز در نظر گرفت که نسخه ی دوم به جز تغییرات جزئی در قسمت ظاهر کاراکترها و اضافه شدن چند سلاح و پربارتر شدن موسیقی متن آن چنان تغییری با INNOCENCE نکرده است و این بزرگترین ضعف بازی به شمار میرود.
این بازی در تاریخ 26 مهرماه برای کنسول های نسل نهم پلی استیشن ایکس باکس و کامپیوتر عرضه شده است.
هم اکنون میتوانید اکانت قانونی همراه با گارانتی بازی A PLAGUE TALE:REQUIEM را برای کنسول های پلی استیشن و ایکس باکس با بهترین قیمت و خدمات پس ار فروش از فروشگاه گیموشن تهیه نمایید.
-
بررسی کنسول نینتندو سوییچ اولد
بررسی کنسولی که همه جا با شماست:نینتندو سوییچ اولد
وقتی رفته بازی های ویدئویی طرفدارای بیشتری پیدا کرد و نیاز به بازی و سرگرمی بیشتر شد کنسول های بازی های ویدئویی هم رفته رفته پیشرفت کرد اما این نیاز همه ی مخاطبان را برطرف نمیکرد.گیمرها و طرفداران بازی دوست داشتند هر زمان و در هر مکانی که دوست داشتند بازی کنند و اوقات فراغت خود را پرکنند.این نیاز ها رفته رفته خودی نشان دادند تا اینکه شرکت پرآوازه و قدیمی نینتندو که پیشترها و سال ها پیش کنسول هایی به نام میکرو را به خانه های دوست داران آورده بودند تصمیم گرفت از طریق همین نیازها که کسی به فکر برطرف کردنش نبود وارد میدان شود و دوباره خودی نشان دهد.
نینتندو کنسولی به همین نام که یک دستگاه بازی اما همراه و دستی بود را در ابتدا عرضه کرد و بعد ها با پیشرفت بازی های ویدئویی این شرکت هم باید کنسول خود را ارتقا میداد تا از بازار جا نماند و کاری کند که مخاطبان خود از بازی های روز هم بهره ببرند.به همین دلیل تصمیم گرفت نسل بعدی کنسول همراه یعنی نینتندو سوییچ اولد را روانه ی بازار کند اما آیا در این راه موفق بوده است و توانسته است با رقبای قدیمی خود مقابله کند؟پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
نینتندو سوییچ اولد آخرین دستگاه تا به حال از نسلی به نام نینتندو سوییچ است که کنسول بازی همراه است که با قیمتی 350 دلاری و یک نمایشگر 7 اینچی در رنگ بندی های مختلف عرضه شده است و تا حدود زیادی همه را از خود راضی نگه داشته است.اما اگز بخواهیم از دیدگاه بررسی به آن نگاه کنیم باید گفت آنچنان هم نسبت به نسل قبلی خود حرفی برای گفتن ندارد.دستگاهی که دراصل بزرگترین تفاوت آن با کنسول قبلی همین نمایشگر و کنترلرهای آن است و نسل نه را باید با خود همراه کند شاید از نظر قیمت غیر منصفانه نیز عمل کرد است .
البته باید گفت در قسمت نمایشگر و دقت رنگ بسیار خوب عمل کرده است.تا جایی که در بازی های سنگین و دارای ترکیب رنگ بالا به وضوح میتوان دید که هیچ مشکلی ندارد و بسیار خوب عمل کرده است.
در بررسی سخت افزار نیز باید گفت نینتندو سوییچ اولد فقط در قسمت فضای ذخیره سازی نسبت به نینتندو سوییچ ارتقا داشته است. در کنسول نسل هست دستگاه دارای حافظه ای 32 گیگابایتی بود و در اولد این حافظه به 64 گیگابایت ارتقا پیدا کرده است.در باقی قسمت های سخت افزاری مانند باطری هیچ ارتقایی صورت نگرفته است و این یک ضعف بسیار بزرگ برای این دستگاه است.زیرا به راحتی این سوال برای ما پیش می آید که چرا با توجه به اینکه تمامی کنسول ها بعد از رفتن از نسل هشت به نسل نهم سخت افزار خود ار آپدی کرده اند اما نینتندو نتوانسته و یا شاید نخواسته است که این آپدیت را برای کنسول خود به وجود بیاورد.
بعد از پشت سر گذاشتن بررسی سخت افزار به قسمت ظاهری و طراحی میرسیم که بای گفت انصافا اگر این کنسول در تمامی قسمت ها خوب عمل نکرده است در قسمت طراحی واقعا عملکرد خوبی داشته است.در اولین نگاه به نینتندو اولد واقعا شیفته ی ظاهر بسیار زیبای آن میشویم .رنگ بندی متنوع در خود کنسول و جوی کان ها و دکمه ها و همینطور پایه ی فوق العاده ی آن حتی سخت پسندترین انسان های زمین را شیفته ی خود میکند.
بررسی نهایی :
به طور کلی باید گفت نسل نهم کنسول های دستی نینتندو هیچ تفاوتی به غیر از نمایشگر با نسل های قبل خود نمیکند و خیلی چیز خاصی را به ما ارائه نمیکند که ما را مجاب کند کنسول های جدید پلی استیشن و ایکس باکس را کنار گذاشته و به او دل ببندیم.اگر شرایطی دارید که دوست دارید در بین مسیر یا در مکانی خاص یا زمانی خاص کنسول بازی همراه داشته باشید میشود آن را انتخاب کرد اما در غیر این صورت خیلی خرید آن توصیه نمیشود.با وجود رقبای جدیدی مانند استیم دک که کامپیوتر و کنسولی همراه و دستی با مشخصات نرم افزاری فوق العاده قدرتمند در دست ساخت عرضه است واقعا برای اینکه شرکت نینتندو از رقابت جا نماند باید فکری به حال ارتقای کنسول های دستی خود بکند.
-
بررسی بازی FALL GUYS
بازی FALL GUYS:بتل رویال اما از جنسی متفاوت
بررسی بازی:
بعد از اینکه تریلرهایی از بازی جذاب و متفاوت بازی FALL GUYS برای اولین بار منتشر شد احساس کردم شاید این بار با یک بازی کودکانه طرف هستیم اما بعد از انتشار و عرضه ی بازی کاملا چیزی متفاوت را دیده ایم.بازی در سبک بتل رویال البته اینبار متفاوت تر از بازی هایی که در این سبک دیده بودیم وارد بازار بازی های ویدئویی شده بود که در ابتداهیچ کس فکرش را نمیکرد این بازی آنقدر محبوب شود که هر گیمر حداقل برای چند مدت آن را در پلتفرم بازی خود نگه دارد و محبوبیت بازی زمانی دو چندان شد که این بازی مدتی پیش به صورت کامل رایگان شد و همه توانستند از آن لذت ببرند.
در بازی فال گایز هر گیمر یک آدمک ژله ای دارد که باید با آن وارد مسابقه ای شوند که به صورت آنلاین آدمک های زیادی از سراسر جهان در این میدان حضور دارند و شما باید از بین آن ها جزو نفرات برتر از خط پایان بگذرید که اگر این اتفاق بیفتد در هر دور افرادی که نتوانستند پیروز میدان شوند از دور مسابقات حذف میشوند و رفته رفته از کسانی که به مراحل بالاتر میروند کم میشود تا اینکه فرد برنده مشخص شود.در هر مرحله چالش ها و نقاط و موانع بسیار زیادی بر سر راه شما قرار دارد که در طول مسیر شما را از رفتن به سمت خط پایان دور میکند و هر بار که از پرتگاهی پرت شوید دوباره همان لحظه به مسابقه برمیگردید اما سرعتتان کاهش پیدا میکند و از رقبای خود دور میشوید.چیزی که مشخص است این است که باید حواستان را حسابی جمع کنید و این موانع را به خوبی پست سر بگذارید و از خط پایان رد شوید.
جذابیت بازی دقیقا هینجا خود را نسان میدهد.داشتن کاراکتری بسیار جالب در رنگ های متنوع و همینطور ژله ای بودن آن و حس بامزه بودن و مسابقه دادن با آن آنقدر حس خوبی به شما میدهد که با پشت سر گذاشتن اولین مسابقه شاید تا ساعت ها هم نتوانید آن را ترک کنید و این نشان از کشش و جذابیت بسیار بالای بازی فال گایز دارد.
در بررسی ظاهر این بازی واقعا باید اعتراف کرد که فال گایز هر چند تصویر سازی شاید کودکانه و به دور از تجملات و گرافیک بازی های امروزی را دارا میباشد اما آن قدر شما را جذب میکند که به سختی آن را کنار میگذارید.زمانی که وارد مراحل مسابقات میشوید موانع و پرتگاه ها و چالش ها هم در هر مرحله متنوع بوده و سازنده سعی کرده است کاری کند که بازیکنان با کمترین تعداد صحنه های تکراری در دورهای مختلف بازی مواجه شوند و این امتیاز مثبتی برای فال گایز میباشد.
کاراکترها نیز شاید در ابتدای بازی تکراری به نظر برسند اما هر چقدر که جلوتر میروید و ساعات بیشتری را با FALL GUYS میگذرانید با امتیازاتی که کسب کردید میتوانید کاراکترهای بیشتری را آزاد کنید و با آن ها به بازی بپردازید.
این مورد را نیز در نظر بگیرید که برای رقابت و مسابقه شما با مودهای زیادی طرف هستید که وارد هر کدام از آن ها شوید میتوانید رقابتی متفاوت را تجربه کنید.
بررسی نهایی:
برای هر گیمر به طور حتم چند فاکتور برای سرگرمی و گذراندن وقت بر روی بازی های ویدئویی بسیار مهم است که یکی از آن ها میزان همین سرگرمی میباشد.اگر شما داشتن گرافیک آن چنان و خط داستانی یک بازی مهم نباشد و صرفا برای گذراندن وقت بازی میکنید فال گایز قطعا میتواند نیاز شما را برطرف کند.تصویرسازی شاد.صداگذاری جذاب.کاراکترهای جالب و بامزه همه از نکات مثبت بازی است که رقابت آنلاین در مسابقاتی مهیج نیز چاشنی آن میباشد.اما اگر دنبال یک بازی میگردید که از متریال های روز و گرافیک های بهت برانگیز بهره میبرد به هیچ وجه سمت این بازی نیایید.
اکانت قانونی ظرفیتی این بازی را میتوانید از فروشگاه گیموشن با بهترین قیمت و خدمات پس از فروش تهیه نمایید.
-
بررسی بازی LOST JUDGMENT
بررسی بازی LOST JUDGMENT:کارآگاهی در دنیای یاکوزاها
بررسی بازی:
داستان بازی جاجمنت یکی دیگر از ساخته های شرکت بزرگ و نامی سگا در دنیای یاکوزا ها میگذرد و بازیکنان باید به جای شخصیتی به نام یاگامی که پیش تر در کار وکالت بود در نقش کارآگاهی خصوصی با خطرناک ترین جنایتکاران مبارزه کنند.یاگامی که استاد هنرهای رزمی نیز میباشد در مقابل هیچ تبهکاری کوتاه نمی آید و اگر به جواب سوال هایش نرسد یا در معرض خطر قرار بگیرد به هنرهای رزمی روی می آورد و آن گاه است که کمتر کسی جلوی او دوام می آورد…..با بررسی بازی جاجمنت همراه ما باشید
یکی از ویژگی های بازی وجود حالت ها متنوع است که میتوانید آن را تجربه کنید.در بسیاری از موراد صحنه های بسیار جذاب رزمی و کشت و کشتار رو تجربه میکنید و در بعضی موارد امکان دارد مانند یک کارآگاه جنتلمن در حال بررسی و موشکافی سرنخ ها برای به دام انداختن تبهکاران باشید.چیزی که در بازی بیش تر بازیکنان را مجذوب میکند گرافیک و تصویرسازی شهرهای بازی میباشد که با قدم زدن در آن ها کاملا حس واقع گرایانه ای راا القا میکند و از این جهت کیفیت جاجمنت بسیار بالا بوده است و چیزی کم ندارد.سازنده ی بازی سعی کرده علاوه بر مامورت های اصلی بازیکنان و گیمرها را با مینی گیم ها سرگرم کند و بازی را از یکنواختی دربیاورد.اما جاجمنت هر چقدر که در قسمت گرافیک و تصویر سازی قوی عمل کرده است در قسمت اصلی بازی یعنی داستان باگ های بسیار زیادی دارد که آن ها را بررسی میکنیم…..
یکی از باگ های بازی دقیقا در ساعت های اولیه ی بازی رخ میدهد و یاگامی میخواهد پدیده ی قلدری را در مدرسه از بین ببرد اما خود چند نفر را لت و پار میکند و رفتار این فرد 40 ساله خود مصداق بارز قلدری میباشد.مورد بعدی در داستان بازی زمانی اتفاق می افتد که شما در نقش کارآگاه به دنبال سوژه ها هستید تا از میان صدها سرنخ شاید به موردی بر بخورید که شما را کمک کند اما جالب است که شما هر چقدر هم اشتباه کنید باز به هدف اصلی بازی میرسید پس شما چگونه باید نقش کارآگاه را ایفا کنید این خود جای سوال است.این ها فقط گوشه ای از مشکلات داستانی بازی جاجمنت است و این بازی در بسیاری از موارد گاها باگ های را از خود بروز میدهد که شما شک میکنید این بازی ساخته یک کمپانی بزرک بازی سازی یعنی سگا میباشد.
اما ناگفته نماند که با همه ی مشکلات و بدی ها در قسمت داستان سازندگان کار خلاقانه ای هم انجام دادند که جای تحسین هم دارد.هر اپیزود بازی شامل صحنه های آنچه گذشت است که بازی را مانند یک سریال درام جنایی میکند و حس دیدن سریال را کاملا به شما القا میکند.بازی در قسمت صدا گذاری هم بسیار خوب عمل کرده است و به هر دو زبان ژاپنی و انگلیسی دوبله و ترجمه شده است.
بررسی نهایی
در پایان باید گفت اگر به بازی هایی با زمینه ی جنایی علاقه دارید که ساعت ها گیم پلی و سرگرمی را برای شما به ارمغان بیاورد بازی جاجمنت میتواند گزینه ی خوبی برای شما باشد اما باید به اینکه توجه کرد که به صورت کلی روند بازی کند پیش میرود و باید برای تک تک اپیزودهای آن وقت زیادی بگذارید.تصویر سازی و صدا بسیار قوی میباشد و گاها با صحنه های رزمی جذاب غافل گیر میشوید.به نظر ما جاجمنت ارزش وقت گذاشتن و تجربه کردن را دارد….
بازی lost judgment از سری بازی یاکوزا میباشد که طرفداران زیادی در بین علاقه مندان به بازی های ویدئویی دارد.
-
بررسی بازی METAL HELLSINGER
برای به دست آوردن چیزی شاید باید راهی جهنم شد
با خواندن جمله ی بالا شاید کلیات بازی METAL HELLSINGER را احساس کنیم بازی که واقعا ما را به جهنم میبرد.پس با بررسی این بازی همراه گیموشن باشید.
بررسی بازی METAL HELLSINGER
هنوز مدت زمان زیادی از بازی شوتر و مهیج METAL HELL SINGER نمیگذرد که سعی کردیم آن را بررسی و نتیجه را با شما همراهان عزیز به اشتراک بگذاریم.
این بازی جذاب به تازگی توسط استودیوی بازی سازی FUNCOM منتشر شده است و اثری در ژانر اکشن و شوتر اول شخص است که با کمی بازی کردن آن به راحتی یاد بازی هایی مانند DOOM می افتیم .با همراهی کاراکتری ناشناس که به تازگی صدای خود را از دست داده است باید به قلب جهنم برویم تا شاید بتوانیم صدای خود را پس بگیریم اما این در واقع شروع ماجراست و در این راه باید با موجودات و دشمنان جهنمی نیز روبه رو شویم.
در این مسیر و همراه با شخصیت اصلی بازی اسلحه های متفاوت و قوی نیز میباشد که همیشه همراه ماست و در از بین بردن دشمنان و باس های بازی کمک زیادی میکند.اما این بازی چیزی دارد که آن را صد البته از باقی متمایز میکند.در هر مرحله از بازی موسیقی هوی متال در بکگراند پخش میشود که کاملا با حال و هوای متال هلسینگر همخوانی دارد اما این زمانی جالب تر و دلچسب تر میشود که بدانید اگر میخواهید با اسلحه های خود به دشمنان ضربات مهلک تری وارد کنید باید این ضربات را با نت ها و ریتم موسیقی های در حال پخش یکی کنید.چیزی که در واقع در هیچ یکی از بازی هایی در این سبک نخواهید دید و این در نوع خودش بی نظیر است.با گذراندن مراحل بازی که البته در بعضی اوقات نیز بسیار سخت است مراحل شما و تنظیم ضربات به دشمنانتان هم بالاتر میرود و هر چه این کار را بیشتر انجام دهید اسلحه های شما نیز ارتقا پیدا میکند تا وقتی به جایی برسد که ضریب ضربه دشمن در بالاترین حد خود قرار میگیرد.نکته ی بسیار مثبت این بازی هم دقیقا همینجاست.این بازی باعث میشود در وهله ی اول یک شوتر بسیار متفاوت را تجربه کنید و در مرحله ی بعد مراحت شما را در انجام این سبک از بازی ها بسیار بالا میبرد.
البته ناگفته نماند که موسیقی های در حال پخش در حین انجام بازی نیز به صورت اختصاصی برای METAL HELLSINGER ساخته شده است و هیچگونه کپی برداری صورت نگرفته است.
بعد از پشت سر گذاشتن دشمنانی که شاید آنچنان شما را اذیت نکنند باید در هر مرحله با باس فایت هایی روبه رو شوید که نابودی آن ها برای طی کردن مراحل ضروری است.این باس فایت ها شاید شما را به چالش بکشند اما در بسیاری از موارد برای رویارویی با شما از مکانیزم های یکسانی استفاده میکنند که شاید بعد از نابودی تعدادی از آن ها این قسمت از بازی برای شما تکراری شود و تجربه ای ناخوش را از بازی برای شما به ارمغان بیاورد.چیزی که مشخص شد این است که هر بازی حتی با داشتن بهترین نکات مثبت باز هم دچار ضعف هایی میشود که این تکراری بودن باس ها یکی از بزرگترین ضعف های این بازی است.
بعد از پردازش به قسمت های اصلی باید به سراغ گرافیک بازی برویم.بازی از نظر طراحی مراحل و دشمنان و متریال و جزئیات شاید نمره ی خوبی بگیرد اما باید گفت آن چنان چیزی برای عرضه در سال 2022 و نسل جدید بازی های ویدئویی وو کنسول های بازی ندارد که این موضوع را به راحتی میتوان از نگاه کرئن حتی به عکس های آن هم متوجه شد.این نکته زمانی مشهود میشود که بدانید متال هلسینگر فقط برای کنسول های نسل نهم ایکس باکس و کامپیوتر منتشر شد و است زمانی که با باقی بازی های این نسل مقایسه اش میکنید پایین ترین نمره را به آن در قسمت گرافیک میدهید.
متال هلسینگر شاید در طی کردن مراحل شما را با چالش رو به رو میکند اما اگر مهارت خود را بالا ببرید و بتوانید سریع از سد آن ها رد شوید این بازی تا کمتر از 4 ساعت به اتمام میرسد و گیم پلی کوتاهی دارد.
جمع بندی نهایی:
متال هلسینگر یک بازی نه چندان طولانی در سبک شوتر است که نمیتوان روی گرافیک آن خصوصا در نسل نه م حساب کرد و در نقاط زیادی از بازی ضعف های بزرگی دارد .اما گیم پلی و موسیقی به شما میدهد که نظیرش را در هیچ بازی در این سبک تجربه نمیکنید .به طر کل اگر از تجربه ی بازی های داستانی با گرافیک بسیار بالا خسته شده اید و نیاز به فراغت و تفریح دارید و بازی میخواهید که زود به اتما برسد پیشنهاد میکنیم حتما بازی METAL HELLSINGER را تجربه کنید.
این بازی در سرویس گیم پس ایکس باکس نیز در دسترس میباشد و دارندگان این سرویس میتوانند به راحتی دیتای بازی را دانلود کنند.
-
بررس اختصاصی استیم دک
با رشد بسیار پرسرعت و بالای بازی های ویدیویی توسط سازندگان و استودیوهای بازی سازی نیاز به ارتقای پلتفرم ها و همینطور تنوع در آنها بیش از پیش احساس میشد.
شرکت های پلی استیشن و ایکس باکس کنسول های نسل نهم خود را معرفی و کنسول دستی نینتندو سوییچ هم آپدیت شده است.
غول های ساخت کنسول که با هم رقابتی دیرینه دارند کارخود را کرده اند اما این صنعت به چیزی فراتر نیاز دارد و این جاست که کمپانی بزرگ ولو هم وارد میدان میشود و عرصه را بر باقی تنگ میکند.
ولو با معرفی کنسول و کامپیوتر دستی استیم دک به همه نشان میدهد که حرف های زیادی برای گفتن دارد.
استیم دک که چیزی در حدود یک سال است معرفی شده است هنوز عرضه نشده است.تصمیم گرفتیم این کنسول دستی را از ابعاد مختلف بررسی و نتیجه را در قالب یک ویدئو با شما به اشتراک بگذاریم
-
معرفی چند بازی جذاب برای نینتندو سوییچ
با رشد بسیار بالای صنعت ویدئو گیم نیازهای مخاطبین در مورد نسول ها و لوازم گیمینگ روز به روز بالاتر میرود.از این رو کمپانی بسیار قدیمی و ابر قدرت نینتندو که بسیاری آن را با کنسول میکرو میشناسند کنسول های دستی نینتندو را وارد بازار کرد.دستگاه های همراهی که همیشه و همه جا میتوانید آن ها را حمل کنید و هر زمان که نیاز به بازی کردن و سرگرمی و تفریح داشتید از آن ها استفاده کنید.حالا که نینتندو هم در بازار بازی های ویدئویی با این کنسول های دستی حرفی برای گفتن داشت بسیاری از استودیوهای بازی سازی به این فکر افتادند تا بازی های خود را برای این کنسول ها بهینه سازی کنند تا هیچ کدام از مخاطبان را در دنیای بازی های ویدئویی از دست ندهند.در این مقاله سعی کردیم بعضی از این بازی ها را به صورت مختصر به شما معرفی و توضیحات کوتاهی را در مورد آن ها با شما به اشتراک بگذاریم
POKEMON SWORD
بسیاری از علاقه مندان به بازی های ویدئویی به صورت کامل عنوان پوکمون را میشناسند.بازی که از استودیوی نینتندو سوییچ منتشر شد و همه را به خود جذب کرد.این عنوان در دنیای پوکمون اتفاق می افتد اما شما باید در آن با هیولاها مبارزه کنید و به شکار بپردازید.این بازی در سال 2019 منتشر شد و طرفداران زیادی را به خود جذب کرد.
THE WITCHER3:WILD HUNT
این عنوان که یک نقش آفرینی تمام و کمال است برای تمامی پلتفرم های بازی منتشر شده است و توانسته طرفداران زیادی را جذب کند.THE WITCHER3 توسط سی دی پراجکت در سال 2019 برای تمامی کنسول ها منتشر شد ه است.
THE LEGEND OF ZELDA
تقریبا همه بر این باورند که ZELDA بهترین بازی کنسول نینتندو سوییچ میباشد.اثری که در ابتدا برای کنسول های گیم بوی منتشر شد و بعدها دوباره برای کنسول نینتندوی جدید توسط همین کمپانی بهینه سازی شده است.در بازی هم میتوانید یک فضای اکشن را تجربه کنید هم میتوانید با دشمنان و اژدهایان مختلف مبارزه کنید و معماهای پیش رو را حل کنید.
CUPHEAD
زمانی که این بازی عرضه شد شاید کمتر کسی حتی فکرش را هم میکرد یکی از ماندگارترین بازی های ویدئویی منتشر شده است.CUPHEAD یک پلتفرمر است که شاید آن چنان داستان درگیر کننده ای نداشته باشد اما تصویرسازی.پرداخت کاراکتر.موسیقی همگی در بهترین حالت خود باشند.
HADES
زمانی که این بازی در سال 2020 عرضه شد شاید گرافیک دلربایی نداشت اما بسیار خوب داستان پردازی شده بود.شما باید در دنیایی بسیار جدید و غریب بر اساس داستان یونان باستان و اساطیر آن داستان را به پیش ببرید.این بازی علاوه بر نینتندو برای پلتفرم های دیگر نیز منتشر شده است و دارندگان سرویس گیم پس ایکس باکس نیز میتوانند آن را بازی کنند.
MARIO STRIKE BATTLE LEAGUE
عنوان بعدی در این فهرست قطعا این بازی میباشد که در سال 2022 عرضه شد و خیلی زود وارد لیست بهترین بازی های نینتندو سوییچ شد.در این بازی که ترکیبی از کاراکتر محبوب دنیای بازی یعنی ماریو و فوتبال میباشد.شما باید در گروه هایی با کاراکترهای فان در زمین فوتبال به رقابت با هم بپردازید.نقدر و بررسی مفصل این بازی را هم میتوانید در وبلاگ سایت مشاهده و مطالعه نمایید.